کد مطلب:313619 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:169

آقاجان، شما مرده را زنده کردید
خانم معروفی نوشته اند:

این جانب ف. س. معروفی در سال 1362 شمسی مبتلا به كمر درد شدم كه حدود چهار سال به طول انجامید. در این مدت به شدت از درد كمر رنج می بردم و درد به حدی بود كه نمی توان وصف كرد. از جمله، سفری به حج داشتم و در آنجا از انجام اعمال عاجز بودم، به خصوص بعد از اعمال در منا و مراجعت به مكه ی معظمه، از شدت



[ صفحه 440]



درد، انجام مناسك برایم طاقتفرسا بود. به خاطر دارم كه در سعی بین صفا و مروه بعد از طواف نساء به اندازه ی كلافه شدم كه خود را به گوشه ای كشیدم و نشستم، و پس از آنكه همسرم اعمال سعی را تمام كرد به كمك و مساعدت ایشان، سعی را انجام دادم.

پس از معاینات و معالجات زیاد، تشخیص دكترهای متخصص بر این شد كه گفتند: شما دیسك كمر دارید و باید كاملا استراحت كنید، كه آن هم با بچه داری سازگار نیست.

باز به دكتر متخصص مراجعه كردم و آزمایشات زیادی صورت گرفت. این بار گفتند: احتیاج به عمل دارید؛ اگر عمل بكنید 75درصد موفقیت آمیز است، و اگر عمل نكنید 100درصد فلج می شوید. با حالت ناامیدی مطب دكتر را ترك كردم و استخاره كردم كه عمل انجام بشود خیلی بد آمد. همواره در فكر علاج بودم، تا اینكه ایام محرم الحرام فرارسید و برای شركت در مراسم روضه ی حضرت سیدالشهداء - سلام الله علیه - به منزل جناب حاج آقا قزوینی رفتم. اتفاقا معظم له آن روز روضه ی حضرت اباالفضل العباس علیه السلام را خواند و در ضمن روضه به شرح آن قصه ی معروف پرداخت، كه می گویند جوان مریضی را به حرم مطهرش آورده و شفایش را از حضرت خواسته بودند، و چون گویا عمر ظاهری آن جوان تمام شده بود، آن مأمور الهی چند دفعه از محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به خدمت حضرت قمر بنی هاشم رسید و بازگشت و...

فی المجلس، دلم شكست و متوسل به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام شدم. عرض كردم: آقا جان، شما جوان مرده را زنده كردید، كمر درد من كه چیزی نیست. شفای من به مقدار آب خوردن هم برای شما كاری ندارد. امیدوار شدم كه آن حضرت مرا شفا خواهد داد. پس از مدتی ناخودآگاه متوجه شدم كه كمرم درد ندارد و حس كردم دیگر درد نداشته و شفا یافته ام و از بیماری اثری نیست.

سپس آزمایشاتی انجام گرفت و خود را در معرض اموری قرار دادم كه دكترها مرا از آن منع كرده بودند، نظیر خوردن آب سرد و حتی دست به آب سرد زدن و استفاده از كولر و پنكه...، و معلوم شد كه دیگر اثر سوئی در من ندارد.

آری، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام مرا شفا داد و هر كس هم كه متوسل به آن حضرت بیابد نتیجه ی كامل خواهد گرفت.



[ صفحه 441]